آویساآویسا، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

آویسا کوچولو

نی نی توی راهه!!

سلام سلام صد تا سلام. در راستای پستی که حذف شد: مامان باز هم از وبلاگ من برای ارتباط با دوستاش استفاده کرد و یه پست گذاشت. شما هم که حسابی با تعریف هاتون بهش انرژی مثبت دادین و کلی خوشحالش کردین. این وسط چند تا از دوستای خوب درخواست رمز کرده بودن که متاسفانه مامان خیلی دیر نظرات رو دید و الانم دیگه چون معلوم نیست سری بعد کی بیاد سراغ وبلاگم پست قبلی حذف شد. از دستمون دلگیر نشین. دوستتون داریم به نظر من که همچین آش دهن سوزی هم نبود اون پسته!! مامانم دیروز رفته پیش دکتر و برای 5 تیر ماه نوبت سزارین براش زدن. من زیاد از تاریخ و اینا سر در نمیارم همین قدر میدونم که دیگه چیز نمونده انتظارمون سر بیاد و داداش کوچولو بیاد پیشمون....
28 خرداد 1391

تولد آقا جون + روز پدر + حرف های دیگه!!!

سلام دوستای خوب من. چکار میکنین با گرمی هوا؟ یه هو هوا از این رو به اون رو شد!! و ما که تا دیروز از سردی هوا مینالیدیم حالا اسیر گرمای زیاد شدیم!! اصلا هوای بهاری امسال خبری ازش نبود! اگه از حال ما بپرسین، من و مامان و بابا و داداشی حالمون خوبه. داداشی این روزا با جدیت داره تو شکم مامان ورجه وورجه میکنه! جوری که گاهی مامان یه هو از یه تکون شدید جا میخوره و آخش میره هوا، این جور مواقع من شروع میکنم به دعوا کردن داداشی!! بهش میگم دِ!! بچه آروم باش مامانم رو اذیت نکن!!   11 خرداد تولد 42 ماهگی من بود ولی این بار یه مناسبت دیگه هم وجود داشت که باعث شد کیکی که مامان پخت واسه من نباشه! 11 خرداد تولد 85 سالگی آق...
14 خرداد 1391
1